You are currently viewing تبدیل: Mika Rane – The House Lars Built

تبدیل: Mika Rane – The House Lars Built


مجموعه Becoming در سال 2019 راه اندازی شد. ما می خواستیم از زنان در طبقات مختلف و نحوه برخورد آنها با خلاقیت، اهداف شغلی و موارد دیگر بشنویم – عمدتاً چرا و چگونه در زیر همه چیز. انجام این مصاحبه ها و نگاهی “پشت صحنه” به بسیاری از زنان الهام بخش شگفت انگیز بود. شما می توانید همه آنها را ببینید اینجا.

برای به اشتراک گذاشتن مصاحبه ای با هنرمند میکا ران هیجان زده هستم. میکا دوست جدید من است که خلاقیت را در هر منافذی تراوش می کند. او چند سال پیش از پورتلند به پروو نقل مکان کرد و با انرژی عفونی وارد شد. من به اندازه کافی خوش شانس بودم که او را از طریق شب های طراحی، جایی که از نزدیک شاهد کار او بودم، شناختم. او بازیگوش، تجربی، پر از ایده، پرانرژی، کنجکاو است. او در حال حاضر بسیار موفق است، اما جهان صدف او است و من نمی توانم صبر کنم تا ببینم او چه چیزی برایش به ارمغان می آورد!

فکر میکنی کی هستی؟ مثال: هنرمند، طراح، تصویرگر، سازنده، تاجر، مربی و غیره؟

من یک تصویرگر / طراح / خالق / علاقه مندان به گروه راهپیمایی هستم.

کجا بزرگ شدی؟ آیا جنبه هایی از دوران کودکی شما وجود دارد که بر روی کاری که اکنون انجام می دهید تأثیر گذاشته است؟

وقتی چهار ساله بودم، خانواده ام از کالیفرنیا به مکزیکو سیتی نقل مکان کردند تا در مدارس آمریکایی کار کنند. در طول ده سالی که در آنجا زندگی کردیم، از بسیاری از ایالت های کشور دیدن کردیم، سنت ها را تجربه کردیم، در اهرام قدم زدیم و دوستی های جدیدی برقرار کردیم. من به ریشه های مکزیکی خود نزدیکتر شدم، عشق و قدردانی عمیق تری نسبت به میراث و خانواده و فرهنگم احساس کردم.

اکنون که در اطراف فرهنگ مکزیک هستم، چه موسیقی، غذا، زبان، رقص و غیره، احساس غرور و هیجان عمیقی می کنم و می خواهم آن را به اشتراک بگذارم. این برای من شادی زیادی به ارمغان می آورد.

در کودکی آرزوی تبدیل شدن به چه چیزی را داشتید؟

وای آشپز!!! به یاد دارم که در اتاق هنر مجلاتی را که برای کلاژ بریده شده بود ورق می زدم و با دقت دستورات غذا را برش می دادم و آنها را در یک دفترچه خط دار برای “دفتر دستور غذا” شخصی ام می چسباندم.

پدر و مادرم از این انتخاب شغلی بسیار حمایت کردند و من را با اجاق های آسان پخت، پیش بند و مجموعه مخصوص پیمانه های اندازه گیری خودم (که هنوز هم استفاده می کنم) تشویق کردند. من هنوز عاشق پختن و آشپزی هستم و غذا دادن به مردم زبان عشق من است.

و من می خواستم جاز، ساکسیفونیست باشم. شاید در زندگی دیگر؟

چه چیزی باعث علاقه شما به طراحی و اشتراک گذاری در وب شد؟

مفهوم قوی و طراحی خوب واقعاً مرا هیجان زده می کند! (تا جایی که به آن پاداش خواهم داد – آن را بخر، بگیر، درمانش کن! و غیره) من عاشق دیدن کارهایی هستم که دیگران انجام می دهند و یک جامعه رسانه اجتماعی مهربان و حامی پیدا کرده ام که من را تشویق می کند و حس جامعه را ایجاد می کند. .

فرهنگ شما چگونه بر کار شما تأثیر می گذارد؟

من به میراث و فرهنگ خود بسیار افتخار می کنم. من واقعاً به سمت آن کشیده شده‌ام، بنابراین طبیعتاً آن را به روش خودم بازسازی می‌کنم. این بسیار رنگارنگ، پر جنب و جوش، ناقص، بازیگوش و جمعی است.

سه کلمه برای توصیف سبک شما چیست؟

بازیگوش، ناقص، رنگارنگ.

تحصیلات شما چیست و چگونه شغل فعلی شما را شکل داده یا تغییر داده است؟

چندین رشته (از جمله باستان شناسی) را گشتم. من هم در برنامه تصویرسازی و هم در برنامه تبلیغاتی پذیرفته شدم و با انتخاب مسیر تبلیغاتی – با امید و آرزوی مدیر هنری شدن – خودم را شگفت زده کردم. من کارگردانی هنری و طراحی گرافیک را مطالعه و تمرین کردم و یک دوره کارآموزی را در منهتن با کار بر روی کمپین Oreo 100 در DRAFT FCB گذراندم.

چیزهای زیادی در مورد او وجود داشت که دوست داشتم. هیجان انگیز، ارزش تولید بالا و افراد با استعداد بود.

پس از فارغ التحصیلی، خود را در سرزمین رویایی پورتلند اورگان دیدم و به سرعت دریافتم که فرصت‌ها برای مدیران هنری جوان محدود است. من چند کار عجیب و غریب کوچک را شروع کردم، اما به “میز نقاشی” برمی گشتم و سفارشات کوچکی برای دوستان انجام می دادم و کم کم شروع به تبدیل شدن به جانور خودش کرد.

من بسیار سپاسگزارم که کارگردانی/طراحی هنری انجام دادم زیرا مبنایی شد برای نحوه برخورد من به کارم به عنوان یک تصویرگر. این به من یاد داد که چگونه به شدت طوفان فکری کنم، مشارکتی و بازیگوش باشم.

چه چیزی باعث شد که هنرمند شوید؟

از زمانی که کوچک بودم، ترجیح می دادم خلق کنم/نقاشی کنم/آشپزی کنم/ساختم/نقاشی کنم تا بازی. اینجا جایی بود که من خودم بیشتر احساس کردم، رشد و هیجان را حس کردم.

پدر و مادرم مرا تشویق کردند و در کلاس های هنری ثبت نام کردند و آثارم را درجه بندی و قاب کردند.

دیدن تصاویر در شبکه های اجتماعی برای من هم الهام بخش شد! فکر می‌کنم درک اولیه من از تصویرسازی کتاب‌های کودکان/پیکسار بود و وقتی شروع کردم هر دو غیرممکن بودند. دیدن تصویرسازی سرمقاله و تصویرسازی برندینگ من را هیجان زده کرد و به درک بهتر این زمینه کمک کرد.

به کدام پروژه بیشتر افتخار می کنید و چرا؟

وقتی کارم را در منطقه یوتا جاز و روی پیراهن ها و آنلاین دیدم، نمی توانستم چشمانم را باور کنم. این مهم بود زیرا احساس می کرد که یک نقطه عطف بزرگ است. این برای حرفه من مهم بود و همچنین نشان دهنده بخش هایی از میراث من بود که دوست دارم.

من در دو نوبت جداگانه استخدام شدم. یکی برای Dia de los Muertos و دیگری برای ماه میراث اسپانیایی.

از کجا الهام می گیرید؟

تابلوهای نقاشی شده با دست / هنر عامیانه / لباس / هنر کودکان / سایر هنرمندان رسانه های اجتماعی

چگونه ارتباطات اجتماعی را در حوزه خلاق ایجاد می کنید؟

اینستاگرام بازیگر اصلی در ارتباطات اجتماعی من بوده است. هنرمندان نابغه زیادی آنلاین هستند و تمایل به ارتباط با یکدیگر و تشویق یکدیگر وجود دارد.

من در سال 2021 به پروو یوتا نقل مکان کردم و با صحنه خلاقانه اینجا آشنا نبودم، اما می دانستم که کار من به عنوان یک تصویرگر مستقل می تواند تنها باشد و برای تغییر به آن نیاز داشتم. رسانه های اجتماعی برای من جامعه کافی نبودند. من آماندا جونز (طراح آزاد) و میشل اورت (تصویرگر آزاد) را ملاقات کرده بودم و ایده یک گردهمایی ماهانه / شبکه / چت / مربی زنان / خالقان آزاد را پیدا کردم.

این گروه نقطه برجسته زندگی من در پروو است. وقتی همدیگر را می بینیم، شبکه می کنیم، به هم متصل می شویم و روی یک پروژه با هم کار می کنیم و در عین حال در مورد پروژه های یکدیگر بحث می کنیم.

چه از نظر تاریخی و چه فعلی به کدام هنرمندان و خالقان توجه می کنید؟

وقتی برای اولین بار وارد تصویرسازی شدم، کارسون الیس را از نزدیک دنبال کردم. هر کاری که می کند در چشم من طلاست. من به خصوص علائم گواش، شکل های او، بینی هایش را دوست دارم!

ویکتور ملندز یک تصویرگر اهل سیاتل است که میراث مکزیکی خود را در آثارش به اشتراک می گذارد. فکر می‌کنم او اولین تصویرگری بود که دیدم این کار را انجام داد و باعث شد احساس کنم من هم می‌توانم این کار را انجام دهم.

النور دیویس یک تصویرگر و کاریکاتوریست درخشان است. من رمان گرافیکی او، تو، یک دوچرخه و یک جاده را به شدت توصیه می کنم. مجله ای که او در مورد یک سفر دوچرخه سواری و برخوردها و دوستی هایی که انجام داد، ثبت کرد. من به خصوص نحوه نقاشی بدن او را دوست دارم.

برت استنسون یک تصویرگر و منبت کار از پورتلند است و او به من الهام داد که از اشکال ساده، بلوک های رنگی و پالت های رنگی ساده استفاده کنم.

من عاشق هنر و لباس های محلی هستم. از همه فرهنگ ها و اقوام. احساس می‌کنم ارتباط بازیگوش/شگفت‌انگیز/شگفت‌انگیز آن‌ها با مردم و مکانی که به آن جذب شده‌ام.

چه کتاب‌ها، فیلم‌ها، نمایش‌ها یا موسیقی‌ها این روزها شما را هیجان زده می‌کنند؟

نشان می دهد: من اخیراً در مورد برخی از نمایش های کارتونی بسیار هیجان زده شده ام. انیمیشن در مقایسه با اکشن زنده می تواند بسیار تخیلی تر و وحشی تر باشد. سال گذشته ما Scavengers Reign، Blue Eyes Samurai، Boy and the Heron را تماشا کردیم.

من مدام به کلاسیک ها، 30 Rock and The Office، Great British Baking Show برمی گردم.

اوه، و Taskmaster. این یک برنامه خنده آسان، زمان خوب، نمایش پانل کمدی بریتانیایی است.

کتاب ها: من سال گذشته کتاب صوتی 100 سال تنهایی را ضبط کردم و من را به جاهایی برد. هنوز هم می توانم برخی از صحنه هایی را که او مرا در آن قرار داده بود تصور کنم.

موسیقی: اسم حیوان دست اموز بد/ریجتون به شدت در خانه من ضربه می زند. جنگل – من از صداهای فریبنده آنها سیر نمی شوم.

چه توصیه ای با خود می کنید و از چه کسی است؟

این چیزی است که اخیراً از دوست جدیدم جیمز شنیدم:

مطمئن شوید که این 3 نفر را در زندگی خود دارید:

کسی که از او بیاموزد (دانش بسازید)

شخصی در سطح شما (روابط ایجاد می کند)

شخصی که می توانید بیاموزید (تأثیر ایجاد می کند)

از سوی دیگر، نظر یا انتقادی وجود داشت که شما را به انجام کاری متفاوت ترغیب کند؟

کارهای بیشتری انجام دهید و نوع کارهایی را که می خواهید برای آن استخدام شوید به اشتراک بگذارید.

مفهومی را که نمی خواهید انجام دهید به اشتراک نگذارید.

فضای کاری شما چیست؟

ارتعاشات انباشته شده آشفته 🙂 من علایق و سرگرمی های زیادی جمع کرده ام و آنها کم کم دفتر / کمد / زیر میز من را پر می کنند. من امسال به یک cintique ارتقاء دادم و کار من را به طرز چشمگیری تغییر داده است اما تمام فضای میز من را اشغال می کند.

برخی از عاداتی که شما را با انگیزه و کارآمد نگه می دارد را شرح دهید. چگونه از یک رکود خلاقیت خلاص شوید؟

من یک لیست رو به رشد از پروژه های شخصی که می خواهم دنبال کنم نگه می دارم. از خیاطی، خیاطی، آشپزی، سفالگری و غیره متفاوت است. من این فهرست را در نوعی «ژورنال» نگه می‌دارم، اما اینجاست که طرح‌های خشن و افکارم را انجام می‌دهم، و وقتی می‌خواهم کاری انجام دهم – وقتی در فانک هستم، سعی می‌کنم چیزی را در آنجا بکشم. و سپس یک خوراکی بخورید. برنامه 🙂

من همچنین از این رسانه ها و مواد جدید دعوت می کنم تا با آنها بازی کرده و با آنها آزمایش کنند. این واقعاً ذهن من را منفجر می کند و پروژه ها از آنها شکوفا می شوند. برخی از موارد مورد علاقه گذشته، خاک رس پلیمری برای ساخت دیوارهای اسکلت، قلب های کاغذی، زیور آلات نمدی سوزنی، قالیچه های سوزنی و ساخت کتاب های مصور بوده است. از زمان ساخت و به اشتراک گذاری آنها، من برای انجام پروژه های اسکلت پلیمری و پاپیه ماشه استخدام شده ام.

یک روز معمولی برای شما چگونه است؟

من کوچولوها دارم هر روز صبح شامل آماده کردن آنها برای مدرسه (قبل از زمان بیدار شدن ترجیحی من) است. بعد از اینکه آنها در مدرسه هستند، من سعی می کنم یک کار فعال انجام دهم، اخیراً در مرکز استراحت محلی توپ بازی می کنم و بچه های 70 ساله به من لگد می زنند.

سپس سعی می کنم قبل از اینکه بچه های کوچک را بردارم، کار/پروژه ها/ سفرهای یک روزه را انجام دهم.

سپس کوچولوها بقیه روز را به خوردن، تمیز کردن، غذا خوردن و تمیز کردن و سپس زمان خواب می پردازند!

و سپس تا دیروقت بیدار می مانم و روی پروژه های شخصی ام مانند قالی سازی، خیاطی و غیره کار می کنم. و از رفتن به رختخواب اجتناب می کنم.

این یک زندگی خوب است.

یکی از مهارت هایی که آرزو می کردید در جوانی یاد می گرفتید چیست؟

بیشتر در مورد خودتان صحبت کنید/من به خودم افتخار می کنم. من فکر می کنم شرطی شده بودم یا معتقد بودم که صحبت کردن در مورد خودم یک چیز منفی است؟ اما چرا؟ من آن را دوست دارم زمانی که دیگران انجام می دهند.

و من آرزو دارم تئوری موسیقی را بیشتر بیاموزم و مهارت های موسیقایی بیشتری مانند نواختن ماندولین را توسعه دهم.

آیا چیز دیگری وجود دارد که بخواهید “شدن” شوید؟

دوست دارم بیشتر در جامعه فعال باشم.

شما می توانید Mika Rane را پیدا کنید

در اینستاگرام @mika_rane_makes

در وب سایت او: mikarane.com





Source link